دیدی تهش بهار میاد؟ دیدی هرچقدر زخم بخوری، کوره راه بری، گاهی مرگ مثل یه ماه سیاه کوچولو تو وجودت بالا پایین بره، قلبت پر شه، خالی شه، ترک برداره، دیدی هرچقدر هم پاییز دوستت نداشته باشه و برف زمستون هم فقط زخم هات رو بسوزنه بازم امیدت به بهار کمر راست میکنه؟ دورت بگردم دیدی غصه خوردن نداشت؟ زندگی میگرده و بالاخره بهار میاد... بالاخره شب های امن و خنک بهار. شب های ساکت و مادرانهی بهار. به دوستی گفتم بهار که میاد انگار دنیا سراسر خیر میشه. غصه ها آب میشن. دلتنگی ها آروم میشن. دورِ دور میشیم. میریم جایی که سردی راه نداره. سازشگری و تحمل اساس زندگیمون نمیشه. بالاخره زخم هامون خشک میشه و میریزه. شکوفه میزنیم. آخ بهار. بالاخره بهار میاد!
درباره من
تلاشی برای نجات آخرین تکه از هم گسیخته.
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
-
آبان ۱۴۰۲ ( ۱ )
-
بهمن ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
مهر ۱۴۰۰ ( ۳ )
-
تیر ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
خرداد ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
فروردين ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
اسفند ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
دی ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
آبان ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
مهر ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
خرداد ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
فروردين ۱۳۹۹ ( ۵ )
-
اسفند ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
شهریور ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
مرداد ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
تیر ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
اسفند ۱۳۹۷ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۷ ( ۱ )
-
دی ۱۳۹۷ ( ۱ )
-
مهر ۱۳۹۷ ( ۱ )
-
شهریور ۱۳۹۷ ( ۲ )
-
مرداد ۱۳۹۷ ( ۲ )
-
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱ )
-
فروردين ۱۳۹۷ ( ۱ )
-
اسفند ۱۳۹۶ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱ )
-
دی ۱۳۹۶ ( ۱ )
-
آذر ۱۳۹۶ ( ۲ )
-
آبان ۱۳۹۶ ( ۳ )
-
مهر ۱۳۹۶ ( ۲ )
-
شهریور ۱۳۹۶ ( ۲ )
-
مرداد ۱۳۹۶ ( ۱ )
-
تیر ۱۳۹۶ ( ۱ )
-
خرداد ۱۳۹۶ ( ۳ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۳ )
-
فروردين ۱۳۹۶ ( ۶ )
-
اسفند ۱۳۹۵ ( ۶ )
-
دی ۱۳۹۵ ( ۱ )
-
شهریور ۱۳۹۵ ( ۱ )
-
تیر ۱۳۹۵ ( ۱ )
-
خرداد ۱۳۹۵ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۱ )
-
اسفند ۱۳۹۴ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۴ ( ۱ )
-
دی ۱۳۹۴ ( ۱ )
-
آذر ۱۳۹۴ ( ۴ )
-
آبان ۱۳۹۴ ( ۱ )