تو نجات‌دهنده نخواهی بود

یک عکس از چندسال پیش دیدم. آن زمان یک دانش آموز دبیرستانیِ شیفته شریعتی و دنبال حل کردن تناقض عبا و کراوات بودم، با همان مانیفست‌های اسلامی می‌خواستم یک جامعه "آزاد" راه بیندازم. روی یک کاغذ نوشته بودم " آرمان" و صاف چسبانده بودم بالای سرم. سال‌های بلوغ که چشمانم را دوربین کرده بود، برای دیدن آن کاغذ و نوشتهء روی آن مرا عقب و عقب‌تر کشاند، تا آن‌جا که امروز هر ندای وطن‌پرستانه‌ء دیگری را پس می‌زنم و جز نجات زندگیِ خودم و خدمت به خلقی، شاید دیگر، به شیوه‌ء تخصص‌گرایانه هیچ آرمان دیگری نمی‌بینم.

+ نوشته شده در شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۵۵ توسط بزمچه | نظر
پیمان ‌‌
۲۳ فروردين ۹۹ , ۲۳:۲۵

مسیری شبیه من رو طی کردی. من راه‌نمایی‌م تموم شده بود که بالا ۱۰-۱۵ جلد آثار شریعتی رو خونده بودم.

پاسخ :

من اولین خوانشم از شریعتی اول دبیرستان بود. تا یک سال بعدش تقریبا هر مقاله و سخنرانی‌ای ازش پیدا می‌کردم می‌خوندم. شریعتی بیش‌تر آدم ادبیات‌ه. به قشنگی وصف می‌کنه و حرف می‌زنه، اما این‌که بخوای عقیده‌ت رو با راه‌نمایی شریعتی شکل بدی باعث می‌شه تو درازمدت وقتی با افکار متناقض روبرو می‌شی نتونتی خودتو جمع‌وجور کنی، در یک تعلیق زجرآور می‌مونی.
پیمان ‌‌
۲۴ فروردين ۹۹ , ۰۰:۱۰

من هم.

نمی‌دونم منظورت شکل دادن چه عقیده‌ایه. عقیده چپ یا عقیده اسلامی. به نظرم مورد دوم نمی‌شه چون بیشتر شریعتی رو چپی می‌دونم که نمک اسلامی داره.

درباره مورد اول ولی نمی‌دونم می‌شه یا نه. گرچه آدم‌هایی بودن که گفتن شکل دادن.

پاسخ :

بنظرم عکس چیزی که گفتی. شریعتی برای شکل دادن یه عقیده اسلامیِ مدرن، که توجیهات منطقی داره، یعنی یه‌جورایی انگار ساخته شده برای اقتضاهای این زمان و کمی از اون شکل توجیه ناپذیر 1400 سال پیشش فاصله گرفته، و از اون‌طرفم کارای روحی روانی‌شو انجام می‌ده، درواقع کارکرد روانی ادیان، ارامش و اطمینان و قدرت ایمان، فوق‌العاده‌ست.
برای من به‌شخصه مشکل دقیقا از جایی شروع شد که با عقیده‌های چپ مواجه شدم. البته یه مشکل دیگه‌ای که داشتم این بود که انگار خودم ذاتا متمایل به دنیای شریعتی‌ام. احساسی و فانتزی. درنتیجه تا رسیدن به یک نتیجه مطلوب خیلی معلق موندم بین این دو فضا و خیلی زجرآور بود. خصوصا سال اول دانشگاه، چون مستقیما رو روابطم تاثیر می‌ذاشت.
پیمان ‌‌
۲۴ فروردين ۹۹ , ۰۱:۰۱

نه من دیدگاهم به شریعتی خیلی ازت دوره. من اسلام تو شریعتی نمی‌بینم. شریعتی رو فردی با نگاهی چپ می‌دونم که در رسوندن تفکراتش از اسلام کمک می‌گرفت و برعکس بازرگان بیشتر روی تاریخ اسلام تکیه داشت نه قرآن. در خلاصه، من گفتار اسلامی شریعتی رو در خدمت ایدئولوژیش می‌دونم، نه ایدئولوژیش رو وام گرفته از اسلام.

پاسخ :

این‌هم می‌تونه درست باشه، اما درهرحال شریعتی یه چپِ اسلامی بود. سرتاپا تناقض.
پیمان ‌‌
۲۴ فروردين ۹۹ , ۰۱:۲۲

اون که آره. البته من بیشتر دوست دارم شریعتی رو چپ شبهه‌اسلامی نام بدم (همون طور که الان بعضی شبهه‌چپ اسلامی هستن). ولی خوب، شریعتی رو باید در زمان خودش دید. اگر بخوای افکارش رو در زمان امروزی بیاری، بی‌شک تناقض‌ها دوچندان می‌شه.

پاسخ :

خب من این رو یه اسلامیِ شبهه‌چپ می‌دونم. داریم هم‌چین چیزی؟ :)))
اره موافقم با قسمت اخر حرفات، و هم‌چنین مخاطب اون زمان رو باید دید.
پیمان ‌‌
۲۴ فروردين ۹۹ , ۰۱:۳۷

بله داریم. هممون شبهه‌چپ اسلامی که گفتم.

پاسخ :

اها، اون رو همون چپ شبهه‌اسلامی خوندم! :)))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره من
تلاشی برای نجات آخرین تکه از هم‌ گسیخته.